Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: دانش‌های مورد نیاز در ارائه الگوی حکمرانی اسلامی در قالب دانش‌های اصلی فقه، فلسفه، حقوق و جامعه‌شناسی و دانش‌های پشتیبان مانند اخلاق و عرفان سیاسی، الهیات، اقتصاد و مدیریت اسلامی و تاریخ تبیین می‌شود - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهارمین نشست از یازدهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی با عنوان «الگوی حکمرانی اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، در این نشست با اشاره به اینکه باید مشخص کنیم که پسوند «اسلامی» حکمرانی اسلامی به چه اعتباری است، گفت: آیا به عنوان یک فقیه یا مرجع تقلید از حوزه علمیه قم و بر اساس کتاب و سنت در این موضوع اجتهاد می‌کنیم؟ یا از منظر یک فیلسوفی که بحث‌های عقلی دارد به آن می‌پردازیم؟ مثلا فارابی دربارۀ حکمرانی و حکومت بحث کرده است. اما امام خمینی به عنوان یک فقیه در این مورد بحث فقهی کرده است.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، با اشاره دانش‌های مورد نیاز در ارائه «الگوی حکمرانی اسلامی» در قالب دانش‌های اصلی؛ فقه، فلسفه، حقوق و جامعه‌شناسی و دانش‌های پشتیبان همانند؛ اخلاق و عرفان سیاسی، الهیات، اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی و تاریخ  گفت: دانش‌های فوق علاوه بر طراحی الگوی حکمرانی اسلامی باید دانش و قوانین و احکامِ چگونه حکمرانی کردن و چگونه حکمرانی داشتن و شاخص‌های کارآمدی و اثرگذاری و ارزشمندی آن را در مقابل حکمرانی خوب نهادهای بین‌المللی، معقول و مقبول و موجه کنند.

نقد مهاجرنیا بر دفاع یورگن هابرماس از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه

استاد حوزه و دانشگاه افزود: یکی از دانش‌هایی که از اول مدعی تبیین بحث حکومت بوده، فقه است. اگرچه بحث حکمرانی بحث جدیدی است اما فقهای ما از قدیم در موضوع حکومت اسلامی وحاکمیت الهی بحث کرده‌اند و اگر کسی امروز می‌خواهد مدل و الگویی تبیین کند قاعدتاً فقهاء باید این کار را بکنند.

او ادامه داد: اعتقاد بعضی‌ بر این است که برای تبیین حکمرانی اسلامی قبل از فقه باید دانش فلسفه به میدان بیاید. فلسفه باید تبیین عقلی کند و اگر مردم فهم کردند و قانع  شدند حرف خدا  و فقه را هم گوش می‌دهند.

مهاجرنیا در ادامه گفت: فیلسوفان ما مثل فارابی، ابوعلی سینا، خواجه‌نصیر طوسی، ملاصدرا و امام خمینی اول به لحاظ فلسفی حکمرانی را توضیح دادند بعد بر اساس فقه روی آن فتوا دادند؛ یعنی اول نگاه عقلی، حکمی و خردمندانه داشتند و بعد به لحاظ فقهی و شرعی توانستند این را تصویب کنند.

او با اشاره به اینکه امام خمینی در کتاب ولایت فقیه خود، اول حکم عقلی صادر کرد،گفت: امام راحل در اول این کتاب می‌فرماید: تصور اسلام و قوانین اسلامی موجب تصدیق این است که ما حتماً حکومت می‌خواهیم؛ زیرا بدون حکومت نمی‌شود احکام و قوانینی که خدا فرستاده را عمل کرد.

استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: دانش بعدی که باید به میدان بیاید تا بتوانیم این بحث را تبیین کنیم «حقوق» است. حقوق اساسی متصدی مقولات اساسی مثل حکومت، حکمرانی، حاکمیت، قدرت و دولت است و برای این کار حقوقدانان ما هم باید وارد عمل شوند.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، جامعه‌شناسی را دانش‌ دیگر مورد نیاز در حکمرانی اسلامی دانست و گفت: حکمرانی یک پدیده اجتماعی است قاعدتاً نیاز به رویکردهای جامعه‌شناسی سیاسی داریم. جامعه‌شناسان ما باید متناسب با جامعه این بحث را تبیین کنند زیرا دنیای غرب متناسب با خودشان حکمرانی تعریف کرده‌اند و در جامعه خودشان قابل عمل است.

استاد مهاجرنیا سپس گفت: الگوی حکمرانی اسلامی بدون فقهاء، فیلسوفان، حقوق‌دانان و جامعه‌شناسان تبیین نمی‌شود. نظام و مجموعه حاکمیت هم باید تدبیر کنند و اینها را پای کار بیاورند. دولت باید امکانات آن را بدهد، مجلس باید مسائل قانونی‌اش را حل کند. همچنین حاکمیت باید مردم، اندیشمندان،حوزویان و دانشگاهیان را پای کار بیاورد که مسئله تبیین شود.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه تصریح کرد: برای حکمرانی اسلامی یک سری دانش‌های کمکی و پشتیبان مثل «اخلاق» هم لازم است. روغن‌کاری و زیباسازی آن کار «اخلاق» است. همچنین به «اعتقادات» نیاز داریم بسیاری از بحث‌ها را باید اعتقادی کرد. حکمرانی اسلامی به «متکلمین» و «الهیات» هم نیاز دارد.

استاد فلسفه سیاسی بیان داشت: ما در اسلام  1400 سال تجربه حکومت‌ داریم. درصدر اسلام دو الگوی پیامبر(ص) و الگوی امام علی(ع) را داشتیم، الآن هم بیش از چهل سال تجربه حکومت اسلامی و ولایت فقیه داریم و ایده‌آل ما این است که امام زمان(عج) که بیایند حکومت آرمانی تشکیل می‌دهند. اینها همه تجربه است ما باید این الگوها را به دنیا ارائه دهیم و براساس آن تئوری و نظریه بدهیم.

مهاجرنیا افزود: ما از دولت بزرگ پیامبر یعنی از «دولت وحی» به «دولت وصایت» رسیدیم. از دولت وصایت به «دولت دانایی» رسیدیم. بعد به «دولت آرمانی» خود می‌رسیم. همین مسیر تاریخی را می‌توانیم به عنوان نظریه به دنیا ارائه دهیم؛ مسیری که مبنا و پشتوانه معرفتی دارد.

مدیریت فرهنگی پیامبر(ص) الگوی برجسته‌ای برای راهبرد تحوّل در انقلاب اسلامی

این استاد حوزه و دانشگاه به اقتصاد اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: اقتصاد اسلامی یکی از ادعاهای ما است. اصلاً فقه ما در همین حوزه است. حجم گسترده‌ای از کتاب‌های درسی‌ما مثل لمعه و مکاسب مربوط به بحث‌های اقتصادی هستند. پس ما هم می‌توانیم از منظر اقتصاد اسلامی دربارۀ حکمرانی بحث کنیم و الگو ارائه دهیم.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با بیان اینکه در حکمرانی اسلامی به دانش مدیریت اسلامی و دانش سیاست‌گذاری عمومی نیاز داریم، خاطرنشان کرد: اینها دانش‌های پشتیبانی هستند. در بحث حکمرانی بُعد اساسی آن رعایت مصلحت عامه است که حضرت علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر به خوبی به آن اشاره کرده است.

مهاجرنیا افزود: حکمرانی وحیانیدارای سه بخش است؛ قانون الهی، حاکم الهی و اطاعت الهی. «اطیعو الله و اطیعوا الرسول» سپس حکمرانی وصایت یعنی دوره امام علی(ع) را داریم. در این دوره ارتباط وحیانی قطع شد و ائمه ما نقش مفسران واقعی ین را پیدا کردند. بنابراین در این دوره به جای قانون الهی، تفسیر الهی داریم.

او حکمرانی وصایت را دارای سه بخش تفسیر، حاکم و اطاعت معرفی کرد و گفت: سپس به حکمرانی عصر حاضر می‌رسیم  که من اسم آن را حکمرانی دانایی می‌گذارم؛ به خاطر اینکه ولایت فقیه از مقوله‌هایی است که هم فقهاء و هم فیلسوفان راجع به آن بحث کردند. فیلسوفان گفته‌اند کسی که می‌خواهد جامعه را اداره کند باید حکیم باشد؛ حکیم یعنی دانا. فقهاء گفته‌اند کسی که می‌خواهد جامعه را اداره کند باید «فقیه» باشد؛ فقیه یعنی اسلام‌شناس؛ یعنی دانا.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: بنابراین با این نگاه تاریخی و تطوری در حوزه حکمرانی اسلامی ما یک پیشینه تاریخی‌ داریم که 1400سال روی آن باور و اعتقاد و پشتوانه معرفتی وجود دارد و منبع اولیه حکمرانی اسلامی‌ ما قرآن است در حالیکه حکمرانی خوب آنها فقط در حوزه مادی است.

او با اشاره به اینکه حکمرانی ما در قالب امامت است و خداوند به حضرت ابراهیم فرمود که «إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» ما تو را برای مردم امام و حاکم قرار دادیم، گفت: ِ«للنَّاسِ» یعنی مصلحت مردم را در نظر گرفتن، برای مردم کار کردن، مردم را هدایت کردن، دنیای و آخرت مردم را  آباد کردن. لذا ما باید همین تعبیر زیبا را به دنیا ارائه دهیم که حکمرانی ما از اولش برای مصلحت مردم بوده است.

مهاجرنیا: در «تحوّل مطلوب انقلاب اسلامی»، عناصر مادّی و معنوی تفکیک ناپذیرند

او تصریح کرد: درآیه دیگر می‌فرماید «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» مؤمنان می‌گویند خدایا ما را برای متقیان امام قرار بده. البته حدّ اعلای امامت این است والا آنها برای همه مردم باید امام باشند چون مردم یا متقین هستند یا غیرمتقین. باید برای همه مردم مصلحت‌ها را در نظر بگیرید باید مردم را هدایت کنید. هدایت شدگان را کمک‌ و گمراهان را  هدایت کنید. هدایت هم فقط معنوی نیست بلکه دنیا او را هم باید آباد کنید. بنابراین حکومتی که خدا فرستاده از اولش برای مردم‌ و به مصلحت مردم است.

مهاجرنیا بیان داشت: در قرآن اسم دیگر حکمرانی، ولایت است؛ ولایت یعنی دوستی‌. ولایت دو رکن دارد: والی و مولی علیهم. بین والی و مردم جدایی وجود ندارد. تا زمانی که حکومت ولایی است مردم و حاکمان در کنار هم و یکی هستند قابل تفکیک نیستند. این معنای ولایت در قرآن است.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در قرآن هر جا بحث بعثت انبیاء هست، می‌فرماید «بعثنا من انفسهم» یعنی اینکه ما پیغمبر را از خود این مردم انتخاب کردیم. بنابراین پیغمبر همراه، همدل و هم‌افق با مردم بود چون از جنس مردم است. حکومت دینی و حکمرانی الهی از اولش از جنس مردم است چون می‌خواهد همین مردم را هدایت کند.

مهاجرنیا افزود: حاکم اسلامی «منکم» و «من انفسکم» هست، از جنس خود مردم است. « عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْكُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئوفٌ رَحِیم». بیشتر از خود مردم حریص است که آنها را هدایت کند. بسیاری از آدم‌ها فکر هدایت‌ خودشان نیستند ولی پیغمبر فکر این است که دنیا و آخرت آنها هم درست شود. از مادر به بچه دلسوزتر است، نسبت به مؤمنین رئوف و مهربان است.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در پایان با اشاره به آیه «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْكُمْ» گفت: پیامبر در جایگاه حاکم اسلامی کسی است که دائماً برای مردم دعا می‌کند؛ زمانی که مردم خواب و بی‌توجه هستند، زمانی که اصلاً فکر معنویت و دین و اخلاق نیستند، در همه زمان‌ها پیغمبر برای هدایت مردم برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری می‌کند. اینها ویژگی‌های حکمرانی اسلامی است که در حکمرانی خوب لیبرالیستی چنین چیزهایی وجود ندارد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حکمرانی قرآن کریم الگوی حکمرانی اسلامی استاد حوزه و دانشگاه اقتصاد اسلامی جامعه شناسی ارائه دهیم برای مردم مورد نیاز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۱۲۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ دانشمندان و محققان معمولا برای پیشرفت شغلی و تحقیقات خود مبادرت به مهاجرت به کشورهای دیگر می‌کنند. مطالعه روی این جابه‌جایی‌ها در سراسر مرزها کار دشواری است و تا همین اواخر عمدتا در حیطه مطالعات موردی و نظرسنجی بوده است. اما با افزایش داده‌های منتشر شده که به طور غیرمستقیم ردپای دانشمندان را به تصویر می‌کشد، به محققان سیاستگذاری و اطلاع‌رسانی فرصت جدیدی برای ترسیم جابه‌جایی‌های جهانی دانشمندان می‌دهد.

درک جریان جابه‌جایی دانشمندان، ردیابی جایی که آنها آموزش دیده‌اند، کشوری که به آنجا مهاجرت کرده‌اند و ربط آنها به رشته‌ای که در آن فعالیت می‌کنند و نوع دانشگاه تحقیقاتی که در آن استخدام می‌شوند، برای سیاست علم و مهاجرت امری بسیار مهم است.

شواهد 2 دهه گذشته نشان می‌دهد که الگوهای گسترده‌تری پیرامون جهانی شدن در حال تغییر هستند که به طور خاص از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به هم پیوسته هستند، زیرا جریان‌های ایده و جابه‌جایی دانشمندان و کلا مردم نه تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از قاره‌ای به قاره دیگر اتفاق می‌افتد. با این حال تفاوت‌های اساسی بین نوع جابه‌جایی دانشمندانی که از اروپا به آسیا مهاجرت می‌کنند یا آنهایی که از آسیا به اروپا مهاجرت می‌کنند، وجود دارد. درک این پویایی هم از نظر مطالعات علمی و هم از منظر سیاست علمی مهم است. به عنوان مثال، جابه‌جایی دانشمندان بین مناطق فراملی می‌تواند پیوندها با یک جامعه تحقیقاتی ملی را تا حد زیادی تضعیف کند. این به طور بالقوه اثرات منفی فرار مغزها را رد می‌کند و در عوض می‌تواند انتقال دانش مثبت را تقویت کند، چیزی که برخی از محققان آن را «گردش مغز» نامیده‌اند.

در مقاله‌ای که در ماه اوت 2020 در مجله «ساینس دایرکت» منتشر شده، محققان از داده‌های ORCID استفاده کردند. ارکید یا شناسه آزاد پژوهشگران و نویسندگان/مشارکت‌کنندگان برای شناسایی منحصر به‌فرد دانشمندان و دیگر نویسندگان دانشگاهی است. در واقع، ارکید یک سازمان غیرانتفاعی، برای شناسایی همه کسانی است که در تحقیقات، دانش و نوآوری مشارکت می‌کنند، به صورت یکتا شناسایی می‌شود و بین فعالیت‌های علمی آنها با شناسه‌شان ارتباط برقرار می‌کند. این داده‌ها شامل تحصیلات دانشمندان از جمله مدرک تحصیلی، موسسه اعطا کننده مدرک، تاریخ اعطای مدرک، جزئیات شغلی آنها شامل همه سمت‌های پس از دکتری و همچنین کتاب‌شناختی شامل عناوین انتشارات، تاریخ انتشار و نام مجلات مقالات و کتاب‌هایی است که دانشمندان منتشر می‌کنند. بنابراین، داده‌های ارکید می‌تواند فاکتورهایی چون پیشرفت شغلی را برای ترسیم مشاغل و جابه‌جایی جغرافیایی دانشمندان ارائه دهد. از آنجا که می‌توان نقطه شروع جغرافیایی مشاغل علمی دانشمندان را در زمان شناسایی کرد، می‌توان روندهای جغرافیایی را با وضوح بالاتری نسبت به پایگاه‌های داده سنتی کشف کرد.

محققان این مقاله روی 116 هزار و 400 دانشمندی تمرکز کرده‌اند که دارای مدرک دکتری هستند و بین سال‌های 1980 تا 2010 پس از دریافت مدرک دکتری خود حداقل در یک موسسه علمی استخدام شده‌اند. آنها سپس مهاجرت دانشمندان را به سه دسته کوچ داخلی (یعنی در داخل همان کشوری که تحصیل کرده‌اند)، مهاجرت منطقه‌ای (یعنی به یک کشور در همان منطقه) و مهاجرت جهانی (به یک منطقه یا قاره دیگر) تقسیم کردند.

این رویکرد درک بسیار عمیق‌تری از مهاجرت ارائه می‌کند، زیرا گردش دانشمندان مثلاً فرار مغزها و دستاوردهای مغزها (brain drains and brain gains) نه فقط مهاجرت آنها را در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد، بلکه به طور ویژه روابط جغرافیایی، سیاسی یا اجتماعی بین جایی که دانشمندان ترک کرده‌اند و جایی که به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کرده‌اند را نشان می‌دهد.

محققان این مقاله می‌گویند: ما متوجه شدیم که مهاجرت بین کشورها از دهه 1980 نسبت به مهاجرت در داخل کشورها راکد مانده است. با این حال، دانشمندانی که در سطح بین‌المللی حرکت می‌کنند، نه تنها به طور فزاینده‌ای در همان منطقه مهاجرت می‌کنند، بلکه به طور مکرر و به مسافت‌های کوتاه‌تر نیز سفر می‌کنند.

مهاجرت علمی نیروی کار و انواع آن

دانشمندان به دنبال کمک مالی، پیدا کردن تیم‌های تحقیقاتی نخبه و اعتبار از یک کشور به کشور دیگر نقل مکان می‌کنند و این امر تا حدود زیادی به رشته‌های خاص بستگی دارد. این تاثیر به ویژه در میان پراستنادترین محققان جهان که به طور سیستماتیک و دسته جمعی به کشورهایی با سرمایه گذاری‌های تحقیق و توسعه بالا مهاجرت می‌کنند، بسیار دیده می‌شود. البته کیفیت زندگی و نگرانی‌های خانوادگی نیز تا حد زیادی در تصمیم گیری‌های مهاجرت موثر است. برای مثال، بسیاری از دانشمندان و به ویژه بسیاری از زنان تمایلی به مهاجرت فرزندان نوجوان خود به خاطر فرصت‌های شغلی در خارج از کشور ندارند.

نکته دیگری که محققان این مقاله ساینس دایرکت بیان می‌کنند، این است که معمولا دانشمندان با مهارت بالا، وعده‌های رشد اقتصادی، نوآوری و توسعه را از کشورهای مقصد خود دریافت می‌کنند. زیرا هر چه جامعه علمی یک کشور در همکاری‌های بین‌المللی بیشتر مشارکت داشته باشد و مهاجرت بیشتری در میان دانشمندان آن کشور وجود داشته باشد، تأثیر کار علمی آن کشور بیشتر می‌شود.

افزایش مهاجرت علمی به طور نامتناسبی به نفع کشورهایی است که از قبل دارای جوامع علمی بزرگ و با بودجه کافی هستند. نگرانی ناشی از به دست آوردن مزایای مرتبط با مهاجران با مهارت بالا - یا از دست دادن این مزایا در هنگام خروج - از پایان جنگ جهانی دوم منجر به بحث‌های سیاستی و تحقیقات سیاسی در سطح بالا شده است.

چشم‌انداز در حال تغییر مهاجرت علمی جهانی

یکی از محورهای این بحث، تغییر موازنه قدرت در جامعه علمی جهانی است؛ آن هم با تسلط طولانی مدت آمریکا به طور فزاینده‌ای توسط اروپای منسجم و اقتصادهای رو به رشد در آسیا مثل چین، کره جنوبی و هند به چالش کشیده می‌شود. اگرچه آمریکا در جذب محققان پربار و کارآمد از خارج از کشور موفق است، اما در مقایسه با 20 سال پیش، سهم کمتری از تحقیقات پیشگامانه را در سراسر جهان تولید می‌کند. در واقع، در طول مدت زمان مشابه، بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی خود را در زمره تأثیرگذارترین کشورها در علم و مهندسی قرار داده‌اند و از نظر تعداد مقالات تولید شده و تولید تعداد فزاینده‌ای از تحقیقات با استناد بالا پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارند. برای دانشمندان کشورهایی چون برزیل، هند و روسیه، یکی از عوامل محدود کننده اصلی در آسیا مانع زبانی است و دید بسیاری از تحقیقات آنها را محدود می‌کند.

تأثیر مهاجرت توسط خود دانشمندان نیز احساس می‌شود. دانشمندانی که مهاجرت می‌کنند پراستنادتر هستند، دانشمندانی که آمریکای شمالی را ترک می‌کنند به طور متوسط 10 درصد استناد بیشتری به دست می‌آورند و همکارانی که به خارج از اروپای شرقی مهاجرت می‌کنند، 170 درصد بیشتر به دست می‌آورند.علاوه بر این، مهاجرت همکاری‌های علمی بین‌المللی بیشتری را به همراه دارد. به نظر می‌رسد این امر به جای افزایش اعتبار، نتیجه داشتن یک شبکه اجتماعی گسترده‌تر باشد، زیرا اندازه شبکه تحقیقاتی بین‌المللی برای دانشمندان مهاجر بزرگ‌تر از دانشمندان غیر مهاجر است.

بیشتر بخوانید: محقق در 2 دانشگاه آمریکا: نفس مهاجرت خوب است؛ به شرطی که شرایط برگشت وجود داشته باشد

علاوه بر این، دانشمندانی که به دانشگاه‌های نخبه‌تر مهاجرت می‌کنند، عملکرد بهتری نسبت به کسانی ندارند که این کار را انجام نمی‌دهند؛ اگرچه در هنگام رفتن به دانشگاه کمتر نخبه، افت جزئی در عملکرد علمی وجود دارد. افزایش بهره‌وری ناشی از مهاجرت در آن سوی مرزها برای یک فرصت شغلی جدید می‌تواند به زمان نیاز داشته باشد.

گردش منطقه‌ای در مهاجرت جهانی

مرزهای جغرافیایی در مورد نیروی کار و محصولات در حال از بین رفتن است، زیرا اقتصادهای سراسر جهان خود را به سمت تجارت آزاد و تولید و توزیع اطلاعات در طول چند دهه گذشته سوق داده‌اند. این اغلب به عنوان نشانه‌ای از جهانی شدن اقتصاد جهانی تلقی می‌شود. شواهد نسبتاً مبهم است. به عنوان مثال، در همین دوره، اقتصاد جهانی در سطح منطقه‌ای به هم پیوسته‌تر شده است، حتی زمانی که در سراسر جهان ارتباط متراکم‌تری پیدا کرده است. بنابراین، اقتصاد جهانی، شاید به طور غیر شهودی، به طور همزمان جهانی‌تر و منطقه‌ای‌تر می‌شود.

این موضوع به طور خاص برای مهاجرت نیز صادق بوده است. شبکه جهانی مهاجرت در چند دهه گذشته به ویژه با ظهور کشورهای مقصد جدید در خارج از آمریکای شمالی و اروپا، بیشتر به هم مرتبط شده است. در عوض، بزرگ‌ترین تغییرات در سطح منطقه‌ای رخ داده است، به طوری که اروپا، آفریقا و آسیای شرقی هر کدام در طول یک دوره زمانی بیشتر به صورت منطقه‌ای در هم تنیده شده‌اند. منطقه‌بندی در مقیاس‌های کوچک‌تر نیز عمل کرده است، زیرا الگوهای واضحی در اروپای مرکزی، غربی و شمالی در شبکه مهاجرت پدیدار شده‌اند.

مطالعات نشان می‌دهد که کشورهایی که بیشتر به روی علم باز هستند - یعنی کشورهایی که بیشترین همکاری‌های بین‌المللی و بیشترین مهاجرت را در بین دانشمندان خود دارند - همچنین از تولید تأثیرگذارترین تحقیقات علمی سود می‌برند. ولی با این حال، احتمال همکاری بین هر 2 دانشمند هنوز به فاصله فیزیکی حساس است و احتمال بازگشت به کشور پس از مهاجرت با همان پیوندهای مشترک افزایش می‌یابد. در نتیجه می‌توان گفت که مزایا و هزینه‌های مرتبط با مهاجرت به مسافت طی شده بستگی دارد. به طور خاص، مهاجرت منطقه‌ای ممکن است برای کشورهایی که از «فرار مغزها» رنج می‌برند مضر نباشد، زیرا انتقال دانش ناشی مهاجرتی که فاصله بین کشور فرستنده و پذیرنده کم باشد، محتمل‌تر است؛ یعنی احتمال برگشت نخبه‌هایی که مهاجرت منطقه‌ای کرده‌اند، بیشتر است.

البته ناگفته نماند که این مورد همیشه هم صادق نیست. زیرا برخی کشورها از جمله کشورهای اروپایی وجود دارند که هزینه‌های هنگفتی را برای مهاجرت دانشمندان خود می‌پردازند و برای اینکه آنها را دوباره به کشور برگردانند، مزایای بسیاری برایشان قائل می‌شوند. علاوه براین، محققان علاقه‌مند به وضعیت علم جهانی به کاهش هژمونی یا سلطه‌گری آمریکا و اهمیت فزاینده مراکز تحقیقاتی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند، روشی مشابه را در پیش می‌گیرند.

به طور کلی، هدف از این مقاله ارائه برخی از اولین آمارهای توصیفی مربوط به نحوه مهاجرت دانشمندان در سطح بین‌المللی است. یعنی چه تعداد از کسانی که از طریق مرزها مهاجرت می‌کنند در مقایسه با کشورهای دور به یک کشور نزدیک می‌روند؟ این میزان در سراسر جهان چگونه متفاوت است و در طول زمان چگونه تغییر می‌کند؟

پاسخ به این سوالات از این رو حائز اهمیت است که شور و نشاط یک جامعه تحقیقاتی ملی به نزدیکی دانشمندانش بستگی دارد، زیرا دانشمندان نزدیک به کشورشان نسبت به دانشمندانی که دورتر هستند، همکاری‌های بیشتری در حوزه تحقیقات با کشور خود دارند.

انتهای پیام/

نسترن صائبی صفت کد خبر: 1229172 برچسب‌ها آموزش عالی

دیگر خبرها

  • ایران اسلامی؛ الگوی تقریب مذاهب در جهان/علما وحدت را در بین مردم اشاعه دادند
  • شوراها عرصه ظهور حضور مردم در حکمرانی هستند
  • ستاد اقتصادی نحوه مشارکت مردم را در توسعه استان تبیین کند
  • وزیر بهداشت: حمل دارو توسط سکو‌های اینترنتی موجب تسهیل امور مردم می‌شود
  • الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر
  • طرح «دختران حاج قاسم» نمونه یک کار فرهنگی موثر است
  • مسئولان عملیات فرهنگی و جهاد تبیین را جدی بگیرند
  • دنیا از توان نظامی ایران متحیر شده است
  • الگوی حکمرانی فرهنگی و دانش بنیان صنایع و تولیدات، با مشارکت مردم تدوین و تصویب می‌شود
  • معلم‌ها تحولات جهان را برای دانش‌آموزان تبیین کنند